چرا مهندسان مدیران بهتری هستند
مدیر مهندس
مهندسین جزئینگر ، تحلیلگرا و تحصیلاتشان متکی بر حل نظاممند مسئله است. ویژگی اساسی مهندسین، باعث میگردد تا نامزدهای مناسبی برای پست مدیر اجرایی سازمان باشند.
تحقیقاتی در خصوص مسیر شغلی مدیران عامل توسط واحد تحقق در موسسه INSEAD استرالیا، به سرپرستی دکتر یاسر الصالح صورت پذیرفته است که چکیدهای از آن توسط تیم مشاوران مدیریت ایران در ادامه آورده شده است.
این تحقیقات نشان داده است که مدیران عامل 50 شرکت برتر استرالیا، دارای مدرک مهندسی در حوزه تجارت و یا اقتصاد هستند.
نکته : ( بزرگترین شرکتهای استرالیایی در حوزه صنایع معدنی (حوزه مهندسی) فعال هستند. اما برای اینکه در این تحقیق تنها اینگونه مدیران مدنظر قرارگرفته نشوند، نمونه موردتحقیق به گونه انتخابشده است که بهدرستی نماینده کل مدیران برتر کشور باشد. نتیجه تحقیقات نیز دلیل این مدعاست که از میان افرادی که دارای مدرک مهندسی بوده و به سمت مدیریت عالی سازمان خود رسیدهاند، تعداد کمی شامل مدیران مجتمعهای معدنی استرالیا هستند).
در سراسر جهان، فراست یک مهندس در تلفیق با مدرک MBA دریافتی از یک مدرسه کسب و کار معتبر و حرفهای، بهترین روش برای رسیدن به پست مدیریت عالی سازمان است.
برای مثال :
Satya Nadella (مدیرعامل کنونی مایکروسافت)، Mary Barra (مدیرعامل جنرال موتور)، Jeff Bezos (مدیرعامل آمازون) و بسیاری دیگر از مدیران، همگی مهندس هستند. همچنین Klaus Schwab مؤسس و مدیر اجرایی مجمع جهانی اقتصاد، دارای مدرک دکتری در حوزه مهندسی است.
درواقع مدرک مهندسی؛ رایجترین مدرک کارشناسی در بین 500 مدیر برتر جهان به انتخاب مجله فورچون Fortune 500 است.
- چرا مهندسان رهبران شرکتهای پیشرو هستند؟
- آیا آنان میخواهد ارزش خود را به رخ بکشند؟
- آیا قصد دارند روح کاری خود را تغییر دهند؟ اگر بله – چه موقع، چرا و چگونه ؟
مهندسین در این مسیر با چند مشکل روبرو هستند
-
مشکل تصویر
باوجود تاریخ طولانی و باشکوه مهندسی – توماس ادیسون، جان فرانک استیونس، هنری فورد، و هربرت هوور – به نظر میرسد، تصویر کلیشهای مرتبط با این حرفه، مشکل اصلی این قشر از افراد است.
مهندسان اغلب به عنوان متخصصان فنی و صاحبان نظران مباحث ریاضی و فیزیک شناخته میشوند و در باور برخی، این افراد، رفتارهای اجتماعی پسندیده را درک و خود را منطبق نموده، که این امر موجب ترس هیئتمدیره سازمانها میگردد.
مهندسین، بهطورکلی، توجه مناسبی به جزئیات، حل مسئله، حسابوکتاب ، مدیریت ریسک و تجزیهوتحلیل دارند.
اما منتقدین، معتقدند که مهندسین، فاقد هوش عاطفی، قدرت رهبری، مدیریت کارکنان، توانایی برقراری ارتباط میباشند.
-
مرغ همسایه، غاز است (چمن همسایه سبزتر است).
پس مهندسین به چه انگیزهای از درگیری در حوزههای فنی و مهندسی خود را جدا کرده و ترجیح میدهند تا جزء هیئتمدیره باشند.
بر اساس نظرسنجی آنلاین از 1280 مدیران سطح بالا که دارای مدرک مهندسی میباشند، 300 نفر آنان، دلیل قاطع خویش برای حرکت بهسوی حوزه مدیریت را دریافت پول بیشتر اعلام نمودهاند.
اما در این مسیر، مهندسین تنها نیستند و امروزه بانکداران و وکلا برای کسب درآمد بیشتر، پیرو این مسیر شدهاند.
ما در جهانی زندگی میکنیم که ارزش درآمد کسبشده از یک حرفه باارزش ایجادشده برای جامعه از آن حرفه، همبستگی ندارد (میتوان اینگونه استدلال نمود که پرستاران، معلمان و سازمانهای غیردولتی NGOs ارزش سازان مهم اجتماعی هستند؛ درعینحال درآمد آنها در مقابل بانکداران بسیار کم است.) پس درآمد بالاتر، انگیزه مناسبی برای درگیر شدن در حوزه مدیریت است.
یادم هست که ریتا داونپورت یکبار گفت: “پول همهچیز نیست، اما اهمیتی کمتر از اکسیژن نیز ندارد”.
-
شروع امن
برخی دیگر از مدیران مشارکتکننده در این تحقیق، علت تغییر مسیر شغلی خود از حوزه مهندسی به مدیریت را عدم رضایت خود دانسته و اعلام داشتهاند که فعالیتهای مهندسی پس از گذشت چند سال و کسب تجربه کافی، دیگر آنان را ارضاء نمینماید.
درواقع، برخی از مدیران اعلام نمودند که پس از مدیر شدن، تازه متوجه شدهاند که از ابتدا تمایلی به مهندس شدن نداشتهاند. تفکر غالب در بسیاری از نقاط جهان، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، این است که از دانش آموزان انتظار میرود که در مدارس پزشکی و یا مهندسی ثبتنام نمایند. یک فرضیه غالب این است که: یادگیری علوم پزشکی و یا مهندسی بهمراتب سختتر از مطالعه علوم انسانی و رشتههای علوم اجتماعی است.
برخی از مدیران موردمطالعه اعتراف نمودند که ازآنجاییکه جامعه مهندسین پایینترین نرخ بیکاری دارند، پس مهندسی، همواره به عنوان بهترین انتخاب برای شروع امن برای کار و کسب درآمد است، و از سوی دیگر این فارغالتحصیلان با مجموعهای از مهارتها میتوانند درب را برای پیشرفت حرفهای آتی خود بازنمایند.
برخی دیگر از مدیران، علت علاقه خود برای رسیدن به موقعیتهای رهبری سازمان را سرخوردگی و شرایط کاری سخت برای کار زیر نظر یک مهندس دیگر میدانند ( تا زمانی که یک مهندس برای مهندس دیگر کار کند، زندگی سختی خواهد داشت).
-
” شیوه آنها ” و ” شیوه اشتباه “
برخی از مدیران موردمطالعه اعلام نمودند که مسیر پیشرفتشان، به صورتی که تصور مینمودند هموار نبوده و یا غیرقابلدسترس بوده است، پس از مسیر فعالیتهای مدیریتی، به دنبال پیشرفت هستند.
واقعیت این است که مهندسان اغلب بر اساس موفقیتهایشان در حوزه مهندسی و شایستگیهای فنی، بهجای توانایی مدیریتی، ارتقاء میابند.
یکی از مواردی که در خصوص مهندسین نادیده گرفته میشود، تأکید آنان بر وجود “شیوه خود” و ” شیوه اشتباه آنها” است. (شیوه من صحیح و شیوه دیگران اشتباه است)
درواقع، این همان موضوعی است که نشان میدهد، چرا مهندسین مدیرعامل شده، تمایل دارند که یک پست مدیریت کوچک غیر مؤثر در یک سازمان را قبول نمایند.
در این حالت است که بسیاری از تغییرات شغلی این مهندسین بر اساس مفهوم “مرغ همسایه غاز است ” رخداده است.
بیشترین تغییر مسیرهای حرفهای اینگونه افراد بر اساس اولویتهای فردی و شرایط بازار است. از سوی دیگر نوع انتخاب آنان بهشدت به جغرافیای محل کار، بخشهای خاص بازار و گرایشهای جنسیتی آنان بستگی دارد. بعلاوه مدتزمانی که مهندس در حوزه فنی در حال فعالیت بوده است (قبل از مدیرعامل شدن) در بین اینگونه مدیران عامل متفاوت است. هر مهندسی که در حوزه مدیریت اجرایی برای مدتی درگیر گردد، بهسختی قادر به بازگشت به عرصه فنی و عملیاتی است.
این تحقیق نشان میدهد که چه درصدی از مدیران و به چه علت از دنیای مهندسی به دنیای مدیریت واردشدهاند
-
49% به دنبال درآمد بیشتر بوده
-
20% به علت تغییر نحوه نگرش خود، نسبت به مهندس بودن
-
12% به علت شرایط سخت کار
-
10% به دنبال پرستیژ اجتماعی بالاتر بودهاند.
اما تمامی مهندسین پس از رسیدن به پست مدیریت اجرایی، رابطه خود را با قسمتهای فنی قطع نمینمایند.
تنها برخی از مهندسین، هیچگونه علاقهای به کسب جایگاه رهبری در سازمان را ندارند. ویژگی بارز شخصیتی مهندسان تا زمانی که به پست مدیریت عالی سازمان دست پیدا ننمایند، آشکار نمیگردد.
چرا مهندسان مدیران اجرایی بهتری و بزرگتری میشوند ؟