توسعه برند به معنی استفاده از نام تجاری موجود برای دسته و یا نوع دیگری از محصولات است. ممکن است دسته جدید محصولات که برند به آن توسعه دادهشده است از همان دسته و نوع محصولات قبلی باشد یا با آن تفاوت داشته باشد. یک برند شناختهشده و موفق، راهاندازی تولید نوع تازهای از محصولات را برای یک سازمان تسهیل مینماید. به عنوان مثال برند نایک مختص کفش است اما به محصولاتی نظیر عینک آفتابی، توپ فوتبال، توپ بسکتبال و لوازم گلف نیز توسعه دادهشده است. برند اصلی در این مفهوم معمولا تحت عنوان برند والد نامیده میشود. اگر مشتریان همان ارزش و تمایلی که نسبت به محصول اصلی برند قائلاند برای کسب و کار جدید نیز قائل باشند و اگر این ارزش و تمایل در برند تجسم یابد، این احتمال وجود دارد که کسب و کار جدید مورد قبول مشتریان واقع شود.
توسعه برند به محصولی فراتر از محصول اصلی آن برند از چند جنبه سودآور است : کمک به ارزیابی فرصتهای موجود برای دستهای از محصولات، شناسایی منابع مورد نیاز، کاهش ریسکها و برآورد درخواستها و ارتباطاتی که با برند وجود دارد از جمله این موارد هستند. توسعه برند میتواند موفقیتآمیز باشد یا با شکست روبهرو شود.
مدیریت برند امروزه برای مدیران برندها و سازمانها تبدیل به یک چالش شده است. رقابت فشرده و کاهش عمر تولید یک برند ابعاد بیشتری به مشکلات مدیریت برند افزوده است. بهطور کلی مدیران برندها امروزه رو به سوی توسعه برند آوردهاند. با نگاهی به قفسههای داخل فروشگاهها کالاهای مختلفی از یک برند میبینید که فضای قفسهها را اشغال کردهاند. از نوشیدنیهای غیرالکلی با برند کوکاکولا که سردسته این امر است گرفته تا خامه و شامپو و لوازمآرایشی بهداشتی.
مدیران یک برند همواره برای رشد سهام بازار و افزایش درامد تحتفشار قرار دارند. تحت این فشار دائمی و همچنین رقابت فشرده موجود است که مدیران، توسعه برند را راهحل سادهتری میبینند تا بهوسیله آن تغییرات دائمی در بازار ایجاد کرده و برند را برای مشتریان ملموستر کنند. بهعلاوه توسعه برند به آنها این امکان را میدهد تا آن بخشی از بازار را که تحت پوشش برند والد قرار نداشت در تسخیر خود دربیاورند. در بخش مدیریتی، توسعه برند به استفاده حداکثری از ظرفیتها و منابع کمک مینماید.
بااینحال سوالی که مدیران برندها را آزار میدهد این است که آیا توسعه برند برای برند والد مفید است و یا اینکه این کار در طولانیمدت یک اشتباه است. پاسخ روشنی برای این سوال وجود ندارد. در برخی موارد برندهایی نظیر جی-ای، پراکتر و گمبل، اسپنسرز و چند برند دیگر با وارد شدن به یک کسب و کار جدید با استفاده از برند والد به موفقیت بزرگی نائلآمدهاند.
قطعا دلایل خوبی در بازار برای توسعه برند وجود دارد. هنگامیکه شرکتها همواره برای ترویج برند والد در بازار تلاش کردهاند، بهرهبرداری از تصویر یا ارزش آن برند اشکالی ندارد. از نظر اقتصادی نیز منطقی به نظر میرسد که شرکتی بهجای ترویج یک برند جدید از روش ارزانتر توسعه برند استفاده کند. در صورت موفقیت، شکی نیست که توسعه برند به قدرتمند شدن برند والد و همچنین به تسخیر بخش جدیدی از بازار کمک میکند.
بااینحال، تفکر و استراتژی نهفته در پس توسعه برند است که شکست یا موفقیت آن را رقم میزند. در مواردی که توسعه برند برای سودهای کوتاهمدت برنامهریزیشده باشد، در طولانیمدت دوامی نخواهد داشت. خطر توسعه برند چیزی است که باید قبل از انجام آن موردبررسی قرار بگیرد. شکست توسعه برند روی درک و شناخت مشتریان نسبت به برند والد تأثیرگذار است و ارزش برند را خدشهدار مینماید. در برخی موارد، محصولاتی که در توسعه برند تولیدشدهاند نهتنها سود جدیدی حاصل نمینمایند بلکه از ارزش سهام برند والد در بازار نیز میکاهند.
گفتن اینکه چه چیزی در موفقیت توسعه برند نقش دارد مشکل است. بسته به نوع محصول شرکت میتواند بهخوبی بازار را برای خود ترسیم کرده و نتایج خوبی به دست آورد. توسعه برند در محصولاتی نظیر بیسکوییت، نوشیدنیهای غیرالکلی، انواع آدامس، انواع سس، مربا و محصولاتی ازایندست معمولا به موفقیت منجر میشود. این کار ممکن است برای همه محصولات نتیجه خوبی به همراه نداشته باشد.
باوجوداینکه متخصصان برندسازی معتقدند که هیچ فرمول تضمینشدهای برای توسعه برند وجود ندارد اما استفاده از یک استراتژی مشخص و برنامهریزیشده خوب میتواند منجر به موفقیت شود. یک استراتژی شناساییشده و برنامهریزیشده خوب شامل شناسایی ارزش اصلی برند و پس از آن ایجاد و ترویج توسعه برند نه فقط با حفظ همان ارزشها بلکه با ارائه ارزشافزوده از طریق توسعه برند نیز است.
مشاوره برندینگ / مشاوره برندسازی