هوش مدیریتی و مولفه هایی آن – رابطه هوش مدیریتی با استخدام مدیران در شرکتهای بینالمللی
هوش مدیریتی MQ چیست ؟
با توجه به افزایش روزافزون شرکتهای چندملیتی و مباحث مربوط به تجارت بینالمللی و از سوی دیگر، افزایش نیروی کار در کشورهای جهان سوم(در حال توسعه) و حتی کشورهای بلوک شرق سابق ، شرکتها بزرگ اروپایی و یا آمریکایی برای گسترش کسب و کار منطقهای و یا فرا منطقهای خود، نیاز به نیروی کار موثر و کارآمد داشته و دارند.
MQ (Managerial quotient) = IQ+EQ+PQ هوش مدیریتی
با توجه به پیچیده شدن روزافزون تجارت بینالمللی در مناطق جغرافیایی با زبان، آداب و رسوم و قوانین و قواعد محلی، اینگونه شرکتها دوباره فرایندهای استخدام خود را مورد بررسی مجدد قرار دادهاند.
مولفه های استخدامی سنتی
برای مدتها، عوامل اصلی استخدام عبارت بودند از:
- سابقه کار
- سن
- میزان تحصیلات
- توانایی صحبت به زبانهای دیگر
و بعد از انتخاب افراد مورد نظر از بین رزومههای دریافتی (Short List)، وارد مراحل بعدی و استفاده از آزمونهای روانسنجی و … میگشتند.
اما در چند دهه اخیر ، در خصوص هوش مدیریتی و مولفههای تشکیل دهنده آن تحقیق مفصلی صورت پذیرفته است و استخدام مدیران بینالمللی بر اساس این مولفهها صورت میپذیرد.
مولفههای هوش مدیریتی MQ
امروزه در بسیار از شرکتها (Shell, BP , Red-bull , Dragon , Google , Apple , Virgin) آزمونهای مرتبط با BQ و EQ و MQ در مرحله اول استخدام قرار گرفته است.
هوش عقلایی IQ :
توزیع هوش نیز، همانند قد یا وزن افراد، روی منحنی مشهور به منحنی توزیع نرمال قرار دارد؛ به این ترتیب که اکثریت افراد در وسط منحنی و شماری کمتر در دو سمت آن هستند.
اکثریت واقع در وسط منحنى طبیعى را «عادى» و افراد واقع در دو طرف آن را کمتر برخوردار و بیشتر برخوردار مىنامند.
در منحنى توزیع هوش، افراد داراى ضریب هوشى بین 90 تا 110 را عادى و داراى هوش متوسط، کمتر از آن را، به ترتیب، کـُند، کمهوش یا عقبمانده، و بیش از 110 را پر هوش، سرآمد یا نابغه مىخوانند.
خوشبختانه، در هیچ جامعهاى اکثریت افراد مجبور به رقابت با جماعت کثیرى از نوابغ یا گرفتار خیل کندذهنها نیستند.
– ضریب هوش متوسط 100 است.
– 68% مردم جهان، ضریب هوشی بین 85 تا 115 دارند.
– 95% مردم جهان، ضریب هوشی بین 70 تا 130 دارند
– از هر 50 نفر یکی ضریب هوشی بالای 130 دارد.
– از هر 100 نفر یکی ضریب هوشی بالای 134 دارد.
– از هر 250 نفر یکی ضریب هوشی بالای 140 دارد.
– ضریب هوشی بالای 140 = Very Superior or Genius که تنها 4% کل جمعیت هستند
– ضریب هوشی 130-139 = Superior که تنها 2.5% کل جمعیت هستند
– ضریب هوشی 120-130 = Gifted که تنها 8% کل جمعیت هستند
– ضریب هوشی 110-119 = High Average
– ضریب هوشی 90-110 = Average که 50% کل جمعیت هستند
– ضریب هوشی 80-89 = Low Average
– ضریب هوشی 70-79 =SPECIAL / below normal range
کاربرد هوش مدیریتی چیست
حداقل ضریب هوشی مورد نیاز در برخی از سازمانهای بینالمللی در زمان استخدام :
- مدیران حرفهای : 114
- مدیران سطوح بالا : 108
- مدیران میانی : 108
- سرپرستان فروش : 106
- کارمندان : 104
- خدمات حفاظتی : 103
- هنرمندان / صنعت گران : 99
- نیروی انسانی سطح پایین : 96
مثالهایی از هوش عقلایی افراد سرشناس:
Abraham Lincoln = 128
Adolf Hitler = 141
Al Gore = 134
Albert Einstein = 160
Arnold Schwarzenegger = 135
Benjamin Franklin = 160
Bill Clinton = 137
Bill Gates = 160
Bobby Fischer Chess player = 187
Bonaparte Napoleon = 145
Charles Darwin Naturalist = 165
Charles Dickens = 180
Garry Kasparov = 190
George W. Bush = 125
George Washington = 118
Hillary Clinton = 140
Hugo Grotius Writer = 200
Immanuel Kant Philosopher = 175
James Cook Explorer = 160
James Watt = 165
Jodie Foster = 132
Kim Ung-Yong = 200
Leonardo da Vinci = 220
Madonna = 140
Shakira Singer = 140
Sharon Stone = 154
Sir Isaac Newton = 190
Stephen W. Hawking =160
بر طبق تحقیقات Forbes در بسیاری از سازمان بینالمللی، تست هوش IQ ارزش پایین تری نبست به آزمونهای BQ و EQ و MQ دارد.
زیرا تست هوش، تنها مسیر “توانایی استدلال منطقی” و همچنین “قابلیتهای فنی” را پیشبینی مینماید، اما قادر به پیشبینی صلاحیهای اجرایی فرد در جهت موفقیت سازمان نخواهد بود.
علاوه بر آن ، مهمترین عناصر مد نظر این سازمانها، مهارتهای شخصی مانند مهارت ارتباطی، مذاکره و رهبری است.
انیشتین نیز چنین بیان میدارد: من استعداد ویژهای ندارم، تنها کارم را عاشقانه و کنجکاوانه دوست دارم.
1- بهره هوش عاطفی، هیجانی EQ / Emotional quotient
آگاهی از احساس خود، درک حساسیتها برای توانمندسازی دیگران. اصطلاح هوش عاطفی را در سال 1990 توسط جان ماير برای بيان كيفيت درك افراد، همدردی بااحساس ديگران و درك رابطه هیجانات افراد با بهبود زندگی مورد استفاده واقع شد.
با افزایش تجربیات فرد، این هوش نیز افزایش پیدا مینماید.
- اما به صورت عامیانه به آن هوش جستجوگر، مقایسه گر در جهت شناخت رابطههای پیچیده گفته میشود. در این حالت، ممکن است فرد، ضریب هوشی بالایی نداشته باشد، تا جایی که حتی قادر به ادامه تحصیل نبوده باشد، اما برخی الگوریتمهای علی و معلولی را به گونهای تحلیل مینماید که دیگران به تحسین وامیدارند. ( مانند فالگیرها، کارآگاهان …)
- شرکتهای بینالمللی، برای پستهای مدیریتی خود به دنبال افرادی با EQ بالا هستند.
2- بهره هوش معنوی/ اخلاقی MQ / Moral quotient
این نوع هوش به برداشت افراد از زندگی کاری و اجتماعی مربوط است. هوش اخلاقی در مواجه با صداقت، مسئولیت، تحمل، حفظ تعهدات و حفظ صداقت، نیاز به انرژی، شور و شوق و تلاش است.
شرکتهای بینالمللی، برای پستهای مدیریتی خود به دنبال افرادی با هوش مدیریتی MQ بالا هستند.
3- بهره هوش بدنی BQ / Body Quotient
تا حد زیادی تعیین کنندهی واکنشها، احساسات، افکار، اعتمادبهنفس و انعطافپذیری افراد است.
تغذیه مناسب، ورزش منظم و استراحت کافی عوامل اصلی افزایش و حفظ این نوع هوش است، همراه با تلاش برای تبدیل شدن به یک شنونده که آماده به پاسخگویی به هر نوع رویداد غیرمعمول است.
فرد باید، روز خود را با ورزشهای سبک بدون وسیله Calisthenics (تمرین ذهنی) شروع نماید. حتی اینگونه شرکتها پس از استخدام فرد مد نظر، به دنبال افزایش EQ و MQ و BQ کارکنان خود میباشند.
نکته: در یک سازمان، افرادی وجود دارند که از IQ و EQ بالایی برخوردار نیستند اما مسیر پیشرفت در سازمان را سریع به سمتهای بالای هرم قدرت سازمان طی مینمایند.
عنصری که به این افراد کمک مینماید، بهره هوش سیاسی PQ : Political Quotient است.
هوش سیاسی Political Quotient
PQ بیانکننده تحلیل فرد از تأثیر حوادث – ایجاد پایگاه قدرت – استفاده از قدرت – ایجاد رابطه باقدرت – کنترل و مدیریت تغییر خواهد بود.
مدیران برای رسیدن به اهداف سازمانی خود باید بدانند که منابع و قدرت را چگونه به دست آورند و مورد استفاده قرار دهند( این مورد با فعالیتهای سیاسی ریاکارانه در دنیای سیاست کاملاً فرق دارد).
برای شرکتهای بینالمللی، یافتن و استخدام مدیر باهوش بالا سیاسی، بسیار دشوار است.
بسیاری از افرادی که بهترین راهنماها را می نویسند ، سیاسی بودن و بازی کردن را نادیده می گیرند:
هوش سیاسی مسلماً عاقلانه ترین هوشی است که باید در اختیار داشت و توسعه داد.
PQ در مورد درک مهارت هایی است که باید در زمان نیاز به تغییر در مقیاس بزرگ دارید باید استفاده شود. درست زمانی زمانی که نیاز به اعمال فشار دارید، زمان هدایت همکاران چالش برانگیز و رفتارهای جنگجویانه مدیران استفاده میشود. برخی از بهترین توصیه هایی که در حرفه خود و در مسیر توسعه خود دریافت خواهید کرد این است که یاد بگیرید چگونه بازی کنید و بدانید که چگونه بر اطرافیان خود تأثیر بگذارید.
یک مهارت ضروری برای تسلط:
چه زمانی از IQ استفاده کنید، چه زمانی از EQ استفاده کنید و چه زمانی از PQ استفاده کنید.
PQ محصول جانبی تاسف بار دنیای تجارت است، با این حال، PQ حیاتی است:
- اگر عملکرد بالایی دارید،
- اگر در مسیر “سریع” هستید
یا - اگر یک مدیر ارشد باتجربه هستید و در کسب و کار خود در حال پیشرفت هستید یا به دنبال حرکت به سمت چالش بعدی خود هستید.
مدیران باتجربه نسبت به هوش سیاسی قوی دارند.
هنگامی که از PQ استفاده می شود، درک تفاوت بین PQ شخصی و PQ حرفه ای بسیار مهم است، این امر از تجربه و استفاده از EQ ترکیب شده با IQ ناشی می شود.
هوش مدیریتی ( بهره هوشی مدیریتی ) MQ / Managerial Quotient
مجموع این بهرههای هوشی سیاسی، عاطفی و عقلانی را بهره هوشی مدیریتی مینامند و آن را با MQ نشان میدهند.
MQ (Managerial quotient) = IQ+EQ+PQ
همان طور که مشاهده مینمایید، هوش عقلایی به عنوان یکی از عوامل سازنده هوش مدیریتی است و سنجش آن به صورت تنها عصر تصمیمگیری، نقش تعیینکنندهی خود را از دست داده است.
پس باید چنین بیان نمود که هر مدیر باید سه بعدی هوشی داشته باشد. چندی پیش کتابی با نام How to Manage از Jo Owen مطالعه نمودم که این نویسنده نیز هوش مدیریتی دارای 3 عنصر اساسی دانسته است:
- دستیابی به پتانسیلهای مدیریتی در خود.
- کار با اعضای تیم، ارزیابی اعضاء و کمک به آنها در جهت بهبود تواناییها و مهارتها.
- شناسایی قوانین مجرب به بقا در جهت موفقیت سازمان.
How to Manage, 3rd Edition By: Jo Owen
البته موارد دیگری نیز گاه مطرح میگردد که در همان موارد مطروحه جای میگیرد:
HQ (Health Intelligence Quotient)
DQ (Daring Intelligence Quotient)
AQ (Adversity Intelligence Quotient)
FQ (Financial Intelligence Quotient)
WQ (Will Intelligence Quotient)
SQ (Spiritual Intelligence Quotient)
PQ: Practical Intelligence Quotient (PSP)
MQ= HQ+DQ+AQ+FQ+WQ+PQ+IQ+EQ+PQ+BQ+SQ
نکته : در تمام کشورها به جز ایران ، شما حق آن را ندارید که از فردی در خصوص معنویات یا اعتقادات وی سوال بپرسید ، عملا چیزی به عنوان هوش معنوی SQ مفهومی علمی و جهان شمول ندارد زیرا که معنویت یک موضوع شخصی و نسبی است.
مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.