برند شرکتی
از آن زمان که ترفیعات شرکت Corporate Promotion یکچیز غیر بیاهمیت و بیارزش و حتی دور ریختن پول قلمداد میشد، زمان زیادی نگذشته است.
اما، امروزه با وجود بازارهایی که به درجه بالایی از بلوغ رسیدهاند، بازارهای جدیدی رشد نموده و رقابت بین صنایع، هرروز بیرحمانهتر گشته است؛ شرکتهای سرتاسر دنیا دارند هرچه بیشتر از ارزش استراتژی برندینگ شرکتها بینالمللی آگاه میگردند.
در فضای کنونی تجارت جهانی، کسب یک موقعیت منحصربهفرد و داشتن مزیت رقابتی امن، آسان نیست.
به همین دلیل برند شرکتی باید ترویجشده، با آن ارتباط برقرار شود و به صورت استراتژیک(راهبردی) مدیریت گردد.
درحالیکه ایجاد هویت برند برای خدمات و محصولات حائز اهمیت است،فقط تعداد کمی از کسب و کارهای جهانی با ارائه خدمات و محصولات مناسب میتوانند بر قله موفقیت بایستند.
امروزه ملزومات دیگری نیز برای افزایش فروش، سوددهی، شأن مشتریان (قویترین برندها، همیشه بالاتر از حواشی خود هستند) وجود دارد.
زیرا که انتظارات جدیدی به وجود آمده است.
- چه چیز باعث میگردد تا یک برند شرکتی پایدار بماند؟
اگر شما از وفاداران متعصب یک برند سؤال کنید که چرا یک محصول را خیلی دوست دارند، ممکن است که درباره طعم، ترکیبات و ویژگیها اظهارنظر نمایند، اما آنچه آنها واقعاً دوست دارند، خود برند است.برای مثال برند اپل.
در هر چرخهای، محصولات رقابتی در بازار اثبات مینمایند که در حوزه عملکرد، قابل قیاس یا حتی برتر هستند. اما همه آنها بهطور گسترده پذیرفتهنشدهاند. چرا؟
این قدرت یک برند شرکتی Corporate Brand است که هر آنچه از آن زاییده میشود، دارای این قدرت است.
راز یک برند قوی در ایجاد و نگهداری تصویری مثبت در ذهن مشتریان است. ایجاد این تصویر نیازمند زمان و حفظ آن، نیازمند منابع است.
یک استراتژی مؤثر برندینگ میتواند در چشمانداز بلندمدت، به کارکرد یک شرکت کمک و موقعیت منحصربهفردی را در بازار خلق نموده و پتانسیل برتر بودن آن را، به فعلیت رساند؛ همچنین، بهترین استفاده را از داراییهای محسوس و نامحسوس سازمان را در پی خواهد داشت.
محصولات میآیند و میروند، تمایلات تغییر میکنند؛ اما یک برند شرکتی اگر بهدرستی ساخته و مدیریت گردد، برای زمان طولانی باقی خواهد ماند.
-
ساخت یک برند شرکتی قوی:
– ساده سازی :
انطباق با فرهنگ، زبان و تقاضاهای مشتریان متفاوت بهطور همزمان، مثل یک کار غیرممکن است؛ مخصوصاً وقتی رقابت شدت میگیرد. به همین دلیل، تا جایی که ممکن است برندتان را تقویت کنید و به افرادی که ادعا و پیام برند شما را طنینانداز مینمایند، اجازه دهید به سمت شما بیایند.
این به شما مجال گسترش ردپای محصولاتتان (توسعه برند) را میدهد. یک برند شناختهشده و تثبیتشده، برای فروش محصول جدیدش نیاز به تلاش زیاد ندارد.
اگر یک برند شرکتی، قوی باشد؛ بذر علاقه به خدمات یا محصولات آن، از پیش کاشته شده است.
از آنجا که نشانهای تجاری، حق امتیاز و تحکمات بازار جهانی روزبهروز سخت و قاطع میگردند و درعینحال میتوان سادهتر به صورت بینالمللی تجارت نمود؛ تأثیر برند شرکتی افزایش می یابد.
البته عرضه محصولات با یک برند Master Brand در سطح جهانی، مقرونبهصرفه تر است از تلاش پیاپی (و بهکارگیری منابع کلان) در حمایت از برندهای بیشمار است.
– قانعکننده باشید (باقدرت چانهزنی بالا) :
تنها راه وادار نمودن مردم به وابستگی احساسی به شرکت شما این است که به آن شخصیت، ارزش و کیفیتی بدهید که مردم برند شما را دائماً تحسین نمایند.
این شخصیت، استعداد را به سازمان شما جذب خواهد نمود، یک فرهنگ پویا ایجاد نموده و نگاه، احساس به بستهبندی، محصولات و فضای فروشگاهها را تحت تأثیر قرار میدهد و در نهایت، به انچه شرکت شما بیان می نماید و یا انجام میدهد، نفوذ خواهد نمود.
توصیف برند شرکتتان به گونه ای که نتوان دست رد به سینه آن زد و حفظ ماهیت برند، بر مخاطب تاثیر گذار خواهد بود و رابطه ای قوی خواهد ساخت که منجر به وفاداری، وِرد زبان شدن و سود روزافزون میگردد.
– استراتژیک باشید:
شرکت های نوآور با برندهای قوی، مثل گوگل و آمازون، نگاهی بلند مدت دارند.
پایه گذاری یک برند، نیازمند تعهد به پایداری محصول، یک سری ارزش ها و برنامه های بلند مدت بازاریابی دارد.
تمرکز بر آینده همراه با مدیریت فعالیتهای روزانه، کیفیت و پایداری را تشویق نموده و کل شرکت را به سوی یک چشم انداز مشترک، هدایت مینماید.
اگر به عمق ماجرا رویم، برنامه دقیق برای برندتان میخواهد که نشان دهد که این برند در 5، 10 یا 20 سال آینده کجاست؟
نحوه مدیریت، برند را تحت تاثیر قرار میدهد. برای انجام هرچه بهتر حرکتهای امروزتان (که منجر به رشد و موفقیت برندتان در بلند مدت می گردد) باید استراتژیک فکر نمایید.
– ثابت قدم باشید:
تصاویر هماهنگ و طرح های رنگی به مشتریان، همراهان و کارمندان اجازه میدهد که بلافاصله، محصول یا حضور یک شرکت را به عنوان حامی مالی در هر نقطه تشخیص دهند.
یک هویت بصری، همیشه ثبات را بین خطوط تولید، تغییرات نسخه ها و بازارهای مختلف، حفظ مینماید.
در یک بازار شلوغ، اگر مشتریان بتوانند ظاهر و ویژگی های منحصر به فرد برند شما را تشخیص دهند و به سادگی محصول شرکت شما را از محصول رقیب متمایز کنند؛ این یک مزیت رقابتی بزرگ است.
به علاوه، پیامی که دیدگاه، ارزش ها و شخصیت شرکت شما را به طور مداوم منتقل کند، به ساختن یک پیوند احساسی بین مشتریان و برند کمک مینماید.
هنگامیکه خوب تراز شدید و در طول زمان، ثابت ماندید؛ پیام های مؤثر و یک هویت بصری قوی، تاثیر بلند مدت مثبت روی مشتریان گذاشته و فرهنگ شرکت را بهبود بخشیده و نهایتا برند را قوی خواهد نمود.
– مناسب و مرتبط باشید:
برندینگ به تلاش های بازاریابی اجازه میدهد که به آسانی، مناسب ترین بخشهای بازار را در جهت عرضه محصول، مورد هدف قرار دهید.
با متمایز نمودن یک شرکت از طریق سبک زندگی، جغرافیا و عوامل اقتصادی-اجتماعی، برندینگ به مشتریان کمک نموده تا محصولاتی را انتخاب نمایند که متناسب با نیاز شان بوده و خواسته و علاقه آنها را پاسخگو باشد.
بعلاوه برندینگ از قیمت گذاری استراتژیک در بازارهایی با هدف ویژه، حمایت میکند.
برای مثال، یک برند با ارزش، ممکن است یک تصویر دوستانه و قابل دسترس را به مردمی که دغدغه اصلی شان قیمت و عملکرد است، نه برآورده شدن آزوهایشان، پیشنهاد دهد.
از طرف دیگر، یک برند لوکس میتواند با ارائه یک تصویر تمیز و باکلاس، قیمت بالاتری را توجیه کند و محصول خود را هم تراز با یک سبک زندگی مطلوب و مسحورکننده قرار دهد. مشخص کنید که مشتری هدف شما چه کسانی هستند، به تصویر خود شکل دهید و بر این اساس، پیام رسانی کنید.
بکارگیری یک الگوی رایج و تکراری از ابزارهای کلاسیک بازاریابی که در دهه های پیش مورد استفاده واقع شده است؛ دیگر برای امنیت بخشیدن به حضور کسب و کار ما در این بازار جهانی رقابتی امروز، کافی نیست.
یک برند جذاب که شخصیتی الهام بخش را نمایندگی مینماید، با مشتری ارتباط برقرار نموده، ارتباط را در طول زمان ثابت نگه داشته، مدیریت استراتژیک شده و از رقیبان پیشی میگیرد. همانطور که برندها در “گزارش بهترین برندهای جهانی” به وضوح این را اثبات می نمایند.
مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.