تجربه برند یک واژه تخصصی به منظور توصیف برداشت و تصویر کلی مصرفکننده بالقوه از یک برند است.
ازآنجاییکه تجربه برند یک مفهوم نظری و غیرملموس است ، برای شناسایی و تعیین میزان تجربه برند ، یک شاخص یا ابزار قابل لمس و فیزیکی نیز وجود ندارد.
تصویر برند به مجموعه تجربه مشتری از برند است که شاید ناشی از تبلیغات ، تجربه استفاده ، گزارش دهی و یا سایر تعاملات و مواجهات مصرفکننده با برند است.
تجربه برند در تمام مراحل و حالتهایی که مشتری با برند برخورد مینماید، در ذهن وی ایجاد میشود .
در این حالت ، مشتری برای برند یک پرونده در ذهن خود تشکیل میدهد که پر از احساسات و رفتارها با برند است که به مشتری از نظر روانی کمک میکند که تداعیاتی را با برند گره زده ( تداعیات برند ) و بتواند پیشبینی نماید کدام تداعیات را دوست دارند و به کدام علاقهمند نیستند.
بنابراین تجربه مشتری از برند یک مفهوم بسیار مهم برای مدیریت برند در مسیر ایجاد تغییرات تداعیات برند و دستیابی به تجربه بهتر و افزایش ارزش برند است.
برای فردی که به برند توجه مینماید، عناصر مرتبط با برند باید نقش تبلیغات را برایش ایفا نماید ، زیرا ادراک حاصل از استفاده از محصول نباید متضاد با انتظارات قبلی مشتری باشد.
علاوه بر آن ، این بدین معناست که برند نباید بار معانی بسیاری را به تجربه تزریق نماید که این به معنای پیچیده شدن آن است ، اما یک تجربه پیچیده ممکن است در ذهن مصرفکننده کمکم رقیق شود.
گاه اینگونه تصور میشد که موفقترین برندها ، تجربهای کاملا مستقیم ، تند و منحصر به فرد دارند ، زیرا تمرکز زیادی بر تمام ابعاد و مسیرهای منجر به ایجاد تجربه دارد.
در بسیاری موارد، تجربه برند مرتبط با بازاریابی و تبلیغات است که تلاششان بر افزایش رسوخ برند و محصول در بازار از طریق اطلاعات و تصاویر است.
اقدامات زیرکانه دیگری نیز وجود دارد، ایجاد تجربه برند با استفاده از فروش محصولات در فروشگاههای خاص ، برگزاری جشنواره فروش محصولات برای ایجاد حسی در معین در مشتری.
هر چیزی که بتواند بر برند اثر گذارد بر تجربه مشتری از برند نیز اثر میگذارد.
کنترل احساسات ایجاد شده در ذهن مصرفکننده بسیار سخت است و این وظیفه مدیر برند . به نظرتان مدیریت برند حرفهای سخت است ؟
بله. بسیار سخت است.
هدف نهایی از مدیریت تجربه مصرف کننده از برند ، اثرگذاری بر رفتار مصرفکننده بالقوه است.
این معنای فروش محصول و هم به معنای افزایش آگاهی از وجود برند است.
تجربه برند پایه و اساس پیشبینی رفتار مصرفکننده است که اثری مثبت بر رضایت مصرفکننده و وفاداری مصرفکننده دارد و نیز اثری مثبت شخصیت برند دارد.
تجربه برند را میتوان در چهار بعد سنجید :
حسی ، عاطفی ، عقلانی و رفتاری.
شخصیت برند، تمایز محصول را افزایش میدهد و تجربه حاصل از نام تجاری را تحت تاثیر قرار میدهد.
تجربه برند از طریق برانگیخته شدن توسط محرکهای مربوط به برند که بخشی از طراحی و هویت یک برند مفهوم سازی می شوند