برندینگ مجدد ReBranding چیست ؟
هر زمان که در مورد برندسازی مجدد ( برندینگ مجدد ) ReBranding با مدیران ارشد سازمانی مذاکره مینماییم ، همکارم ( برد ون اوکن ، در دفتر اتریش ) همواره در تعریف واژه برندسازی مجدد ، یک شرح زیبا در این خصوص را برای آنان ارائه مینماید:
“همانطور که سیستم احراز هویت سازمانها برای تشخیص صلاحیت حق دسترسی افراد طراحیشده است.
هویت برند نیز سیستمی است که در جهت تشخیص هویت سازمان توسط مخاطبانش طراحیشده است.
وظیفه آن انتقال صحیح اطلاعات مدنظر به ذهن مخاطبان است.
اگر شما این سیستم را تغییر دهید، ممکن است بخش عمده یا تمام تداعیات، خاطرات و امید مشتری به برند را از دست دهید و باید مدتزمان زیادی برای ساخت مجدد آن صرف نمایید.”
پس همواره یک دوگانگی وجود دارد. افراد به چیزی که میشناسند، علاقهمند هستند ولی از سوی دیگر، ما در جهان در حال تغییر زندگی مینماییم.
مدیران برند همواره در حال مبارزه با زمان و پیادهسازی تغییرات هویت برند به عناوین یک ثروت سازمانی هستند.
شخصاً علاقه من در این حوزه در خصوص کشف ریشه اشتیاق و علاقه برندها به تغییر است و اینکه چگونه ازنظر بصیری خود را تعریف نموده و چه شخصیتی دارند ؟
- اعتقاد دارم که در بلندمدت، تعریف ما از هر چیزی میتوانند انحنا پیدا نمایند. به این معنا که هر تعریف خشک، ثابت و استانداردی میتواند منعطف گردد، زیرا برای بقا، باید خود را با شرایط جدید تطبیق و بازتعریف نماید.
اگر انگیزه و اشتیاق ناصحیح در پشت تغییر برند باشد، حتماً برندسازی مجدد، اقدامی اشتباه خواهد بود.
برای اینکه درستی یا نادرستی تصمیم خویش در انجام برندسازی مجدد بی آزمایید، در ادامه با اشاره به بخشی از مقاله اخیر مجله بسیار معتبر Business Insider در این خصوص توضیحاتی را ارائه خواهم نمود.
-
در مورد اینکه چه کسی هستید، اطمینان حاصل نمایید:
در خصوص جوهره و ذات هویت برند Brand Identity خویش، با خود صادق باشید.
چه تعداد از شرکتها هنوز بر این تصورند که بدون ایجاد تغییر در هویت برند، بهراحتی قادرند تا مخاطبان خود را در مورد تصمیمات و مواضع خود، قانع سازند.
پس اگر چنین برند قانعکنندهای دارید، خوش به حال مدیر برندتان، پس نیازی به تغییر در هویت برندتان نخواهید داشت.
اگر نیاز دارید، تا جای که امکان دارد با بهرهگیری از تجربه و علم و ابزاری موجود در پی ساخت و شکلدهی به تغییر هویت برند خود باشید. برندی که الزاماً عامهپسند، بلکه مخاطب پسند باشند.
-
پنهانکاری نکنید
یک برند اگر برای مخفی نمودن حقایق ذاتی خود به دنبال تغییر برند باشد، همانا تلاشی در جهت فریب سرمایهگذاران و مصرفکنندگان کالا و خدمات خود خواهد بود.
یادتان باشد عمرها کوتاه، اما یادها تا ابد زنده هستند. هویت برندها در یادها میمانند و نه در عمرها.
پس چگونه باید برندها به این نتیجه برسند که آیا تغییر هویت برند برای آنان کاری انجام خواهد داد یا نه ؟
قانون اصلی و محوری من در حوزه برندینگ مجدد :
پیش از هرگونه تغییر، به مصرفکننده فکر نمایید. تنها زمانی ” بازتعریف هویت برند ” را در برنامه خود قرار دهید که بخواهید برند را جذابتر و مرتبطتر به مشتری نشان دهید.
پس نباید به علت بیکاری تیم بازاریابی یا خستگی آنان از کار با هویت برند موجود و یا چشم و همچشمی با رقبا، هویت برند خود را تغییر دهید.
10 دلیل برای تغییر هویت برند در مسیر برندینگ مجدد :
1- برند را دوستداشتنیتر نمایید.
2- تصویر برند در ذهن مخاطب شفاف نمایید.
3- برند را ساده نمایید.
4- برند را مدرنتر و مرتبطتر نشان دهید.
5- درک چرایی علاقه مشتری به برند.
6- درک خواسته مشتری در خصوص چگونه بودن، برند.
7- چگونه برند برجستهتر شده و بیشتر در معرض رؤیت قرار گیرد.
8- نشان دهد که کسب و کار در حال یک سری تغییرات در مسیر انتظارات مشتری است.
9- تقویت ابعاد نادیده گرفتهشده شخصیت برند.
10- تصحیح موارد برنامهریزی نشده و غیر صحیحی که برند را به عقب رانده و یا موجب عدم جلب نظر مشتریان گردد.
در تمام موارد فوق، چیزی که مشتری مشاهده مینماید باید در تعادل کامل با حس او در خصوص برند شما باشد و نه بر اساس خواست تیم بازاریابی ، حتی نظر شخص مدیریت عالی سازمان یا نظر شخصی مشاور برند سازمان.
هویت برند بدون نظر کارشناسی و شناخت مشتری سازمان، فاقد هرگونه همبستگی با علت واقعی برندینگ مجدد خواهد بود و تنها یک کار گرافیکی زیباست که هر شرکت نرمافزاری و گرافیکی میتواند مدعی انجام آن باشد.
بامطالعه مطلب فوق کمی دلسرد شدید ؟
– آیا از تغییر هویت برند خود منصرف شدهاید یا بر تصمیم خود برای تغییر هویت برند، صحه گذاشتید؟
پیش از هر تصمیمی به این سؤال پاسخ دهید:
- چگونه این تغییر بر فرایند شناخت و درک بهتر برند توسط مشتریان، کمک مینماید؟
- اگر شما نمیدانید، مشتری نیز نمیداند.
مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.