حسابرسی برند دارای هدفی بسیار مشخص و ساده است : حسابرسی برند به منظور درک موقعیت کنونی برند صورت میپذیرد.
اغلب مدیران زمانی به فکر ورود به مرحله حسابرسی برند میافتند که قصد تغییراتی در سازمان / شرکت خود را دارند:
موارد فوق ، زمان بسیار عالی برای حسابرسی برند است و اینکه مدیر شرکت از حرکت برند در طی سالهای گذشته مطلع گردد.شاید سازمان از ارتباط داخلی یا روابط بین نیرویهای انسانی درون سازمانش، راضی نباشد، در این حالت بر برند حتما اثر منفی به وجود آمده است. یک مدیر عامل حرفهای و باهوش برای حل مشکلات ارتباطی بین نیروهای انسانی خود باید بداند که وضعیت کنونی برند چگونه است و مشکلاتش را سریع حل نماید. شاید بپرسید چرا ؟ زیرا این مبحث بخشی از برندینگ داخلی است که در کل روی برندینگ اثرگذار است. قدرت برند چیزی بیش از آن چیزی است که فکر میکنید. یک برند قوی حتما به کارکنان انگیزه بالایی میدهد. یک برند قوی روی سازمان قوی استوار است. اگر بدنه این سازمان در جاهایی بخصوصی دچار ترک شده باشد، حتما مدیر سازمان برای تشخیص و رفع این ترکها نیاز به حسابرسی برند دارد.
در شروع عملیات ممیزی برند شاید در ابتدا کمی دردآور به نظر آید، اما اگر برای ممیزی برند یک برنامه مشخص وجود داشته باشد میتواند نسبتا بدون درد باشد. یک ممیزی برند همه جانبه به اجزای بسیار نگاه تخصصی کرده و در گزارش خود به تفضیل اشاره مینماید.
در بازار پیچیده کسب و کار امروز ، ما به عنوان مشاور برند از بسیاری از شاخصهای استفاده مینماییم . مثل شاخصهای مرتبط با فروش و مالی . مثلا مدیران خبره به نرخ بازگشت سرمایه ROI بسیار اهمیت میدهند، اما فقط در حوزه تحلیل عملکرد مالی. البته این نرخ فقط یک تاکتیک ساده برای بررسی عملکرد مالی برای مدیریت مالی نیست – بلکه در مسیر تصمیم سازی برندینگ نیز میتواند یک شاخص بسیار مهم باشد. ما نرخ بازگشت سرمایه را قبل و بعد برندینگ محاسبه مینماییم و جهت بهبود آن به دنبال نقاط ضعف و راهکارهای بهبودی هستیم.
مشاوره برندینگ / مشاوره برندسازی